یاسریاسر، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

آقا یاسر مامان بابا

چهارمین ماهگرد آقا یاسر

سلام به همه دوست جونای عزیزم ببخشید که کم میاییم آخه با شلوغ کاری هام وقت مامانی را حسابی گرفتم الانم که مامان پای نت نشسته خودمم کنارشم و بر کارش نظارت میکنم چند شب پیش ماهگرد این آقا پسر گل بود کوچولوی ما دیگه بزرگ شده سینه خیز میره  غلتیدن را یاد گرفته پاهاشو میاره بالا و تا نزدیکه دهنش می بره خلاصه هزار تا کار دیگه ، البته این آقا از بغل پایین نمیاد حسابی بغلی شده خدایااااااااااااااااااا چند شب پیش که شب ماهگرد گل پسرمون بود مامان جون توران و بابا قادر عمو صابر و عمه اینا اومدند خونمون و یه جشن کوچولو گرفتیم که عکساشو میزارم ببینید ولی نظر یادتون نره         گاهی وقتا اینقدر بازی م...
16 اسفند 1391

جشن دندونی

سلام سلام صدتا سلام  من اومدم با دندونام میخوام نشونتون بدم صاحب مروارید منم یواش یواشو بی صدا شدم جز کباب خوراااااا سلام به همه دوست جونای عزیز چند روز پیش که داشتیم با یاسر بازی میکردیم و آقا یاسر می خندید دیدم یه چیز سفید خیلی کوچولو تو دهنشه دست زدم وااااااااااااای یه مروارید سفید خوشگل چقد زود باورم نمی شد یاسر اولین دندونشو در ٤ ماه ٢٥ روزگی در اورد و ٤ روز بعد دومیشو در آورد قربون اون دندوناش برم واسه همین منو بابا تصمیم گرفتم دوتا جشن کوچولو واست بگیریم یکی ارومیه یکی اصفهان دیشب (شب عید غدیر ) جشن دندونیتو خونه خودمون گرفتم البته جشن 5 ماهگی هم بود  و مامان جون توران و مامان بزرگ الماس و عمو صابر و عمه مری...
16 اسفند 1391

هفتمین ماهگرد آقا یاسر

سلام سلام بازم سلام ببخشید که عکس های هفتمین ماهگرد فندق را دیر میزاریم هم امتحان دارم هم این گل مامان بابا اجازه نمی ده    ولی چون خاله جون گفته عکس هاشو بزار کارها را گذاشتیم کنار و عکساشو گذاشتیم ممنون از اینکه عکسای آقا یاسر را می بینید   این چیز کیک خوشمزه را خودم درست کردم    وای نمی دونین تا کیک را گذاشتیم جلوی آقا یاسر دو دسته بهش حمله کرد مجبور شدیم تا آخر دستاشو بگیریم   عزیزم از ایم فشفشه ها میترسه    ایشون هم که معرف حضورتون هستند آقا سبحان گل هستند این ژله های گل خوشمزه را با قالب مخصوص ( ته بطری نوشابه ) درست کردم و این هم مهندس یاسر ایشو...
16 اسفند 1391

هشتمین ماهگرد آقا یاسر

سلام سلام به همگی بله دیگه اومدیم تا چند تا عکس از هشتمین ماه تولد آقا یاسر گل بهتون نشون بدیم دیشب موقع فوت کردن شمع و بریدن کیک یاسر مامان خواب بود ولی یه جورایی بیدارش کردیم واسه همین اخماشو کشیده تو هم و به همه نگاه میکرد- عکساشو دیدید نظر یادتون نره بله دیگه وقتی از خواب بیدارم کنید بد اخلاق میشم     آقا یاسر با یه حمله سریع کیکمونو داغون کرد   همچین خامه هاشو میخورد آخه دست پخت مامانشه       یاسر هنوز هم از این فشفشه ها وحشت داره اینجا سبحان به یاسر می گفت یاسر نرو خطرناکه یاسر نرو ...
16 اسفند 1391

نهمین ماهگرد یاسر جان

سلام سلام بازم سلام ببخشید که یه مدت نبودیم آخه هم این یاسر جون چهار دست پا میره و باید حواسم بهش باشه و هم اسباب کشی داشتیم آخه خونه خریدیم آقا یاسر هم که کلی تو اسباب کشی و چیدن کمکمون کرد دیشب نهمین ماهگرد آقا یاسر بود و مامان جونینا و عمه اینا اومدند خونمون و یه جشن کوچولو گرفتیم چندتا عکس میزاریم ببینید نظر یادتون نره  بله دیگه آقا یاسر داره واسه ماهگرد سالن  را تزیین میکنه از خستگی تو روروئک خوابش برد   اینم کیک ماهگرد یاسر جونه که به مناسبت خونه جدید شکل خونه درستش کردم   آقا یاسر به همراه باباجون قادر و بابا طاهر عزیز         ...
16 اسفند 1391

جشن دندونی 2

سلام به همه دوست جونای عزیز آقا یاسر ببخشید که دیر اومدیم البته با دست پر اومدیم آخه این مدت اصفهان بودیمو گذشت و گذار یادتونه گفته بودیم قرار بریم اصفهان و اونجا هم جشن دندونی بگیریم ، اصفهان یه جشن کوچولو گرفتیم آش درست کردیم کیک خوردیم و ... این هم عکساش البته الان یاسر ٤ تا دندون داره و داره دو تا دیگه هم در میاره      این کیک دندونی به قناد گفته بودیم دندون درست کنه این شد           این کارت تشکر و گیفت های جشن دندونی     کادوی خاله و عمو اکبر که بچه خیلی باهاش بازی کردند     این دوتا خانوم  کوچولو ها پرنیا و ...
6 دی 1391

محرم

محرم امسال مثل پارسال اصفهان بودیم شب ها می رفتیم هیئت امسال یاسر علی اصغر هم شد دقیقا ٦ ماهش بود        ما ٨ صبح رفتیم خمیه گلستان شهدای اصفهان ولی پر بود یه عالم علی اصغر اونجا بود هوای بیرون خیمه خیلی سرد بود مجبور شدیم بریم جای دیگه    اینم میدون امام اصفهان   این  بع بعی نذر سلامتی یاسر       ایشون دایی .... هستند چه کنیم دیگه گفتند شطرنجیشون کنیم ...
4 دی 1391