چهارمین ماهگرد آقا یاسر
سلام به همه دوست جونای عزیزم
ببخشید که کم میاییم آخه با شلوغ کاری هام وقت مامانی را حسابی گرفتم الانم که مامان پای نت نشسته خودمم کنارشم و بر کارش نظارت میکنم
چند شب پیش ماهگرد این آقا پسر گل بود کوچولوی ما دیگه بزرگ شده سینه خیز میره غلتیدن را یاد گرفته پاهاشو میاره بالا و تا نزدیکه دهنش می بره خلاصه هزار تا کار دیگه ، البته این آقا از بغل پایین نمیاد حسابی بغلی شده خدایااااااااااااااااااا
چند شب پیش که شب ماهگرد گل پسرمون بود مامان جون توران و بابا قادر عمو صابر و عمه اینا اومدند خونمون و یه جشن کوچولو گرفتیم که عکساشو میزارم ببینید ولی نظر یادتون نره
گاهی وقتا اینقدر بازی میکنه و خسته میشه که نشسته خوابش میبره
منم که تو همه چی عجله دارم ،اینم ناز منه که تو روروئکش نشسته و داره ذوق می کنه جان مامان
این همه ذوق مال بابایی عزیز مه می خواد بپره بغل بابا