جشن دندونی
سلام سلام صدتا سلام من اومدم با دندونام
میخوام نشونتون بدم صاحب مروارید منم
یواش یواشو بی صدا شدم جز کباب خوراااااا
سلام به همه دوست جونای عزیز
چند روز پیش که داشتیم با یاسر بازی میکردیم و آقا یاسر می خندید دیدم یه چیز سفید خیلی کوچولو تو دهنشه دست زدم وااااااااااااای یه مروارید سفید خوشگل چقد زود باورم نمی شد یاسر اولین دندونشو در ٤ ماه ٢٥ روزگی در اورد و ٤ روز بعد دومیشو در آورد قربون اون دندوناش برم
واسه همین منو بابا تصمیم گرفتم دوتا جشن کوچولو واست بگیریم یکی ارومیه یکی اصفهان
دیشب (شب عید غدیر ) جشن دندونیتو خونه خودمون گرفتم البته جشن 5 ماهگی هم بود و مامان جون توران و مامان بزرگ الماس و عمو صابر و عمه مریم وعمو شاهین سبحان کوچولو اومدن خونمون البته بابا جون قادر رفته بود مشهد جاشون خالی
ان شالله دوشنبه راه میفتیم بریم اصفهان خونه مامان جون فاطمه و بابا علی دلمون خیلی تنگ شده براشون مخصوصا برای خاله ها و محمد مهدی و پرنیا
ان شالله یه جشن دندونی هم اونجا میگیریم
عمو صابر و آقا یاسر
قربونت برم که اینقدر خوشگل نشستی
اینم کیک دندونی و 5 ماهگی یاسر جون که خودم درستش کردم
واینم آقا سبحان که عاشق فوت کردن شعمه
کادو های آقا یاسر که عمه و مامان جون توران زحمتشو کشیدند
اینم آقا یاسر هستند که نشستن را مدتی هست یاد گرفتند
اینم که کیک عید قربان که خودم درست کردم و بردیم خونه مامان جون توران و خوردیم جای همه خالی
به به آقا یاسر سوار چرخ شده